به گزارش مشرق، سرمربی استقلال برای طول فصل کار سختی برای ایجاد توازن در بازی دادن به 10 بازیکن هجومیاش خواهد داشت.
به این اسامی توجه کنید: «سجاد شهباززاده، کاوه رضایی، جابر انصاری، علی قربانی، آرش افشین» به این اسامی هم توجه کنید: «بهنام برزای، یعقوب کریمی، محسن کریمی، بختیار رحمانی و خسروحیدری.»
گروه اول جزو بازیکنانی محسوب میشوند که اصولا باید در پیکان خط حمله قرار بگیرند. یعنی نقطهای که توپها به آنجا ختم میشود. گروه دوم نیز معمولا پشت سر این بازیکنان مستقر میشوند. هافبک-مهاجمانی که خود شم بالایی در گلزنی دارند.
استقلال در مجموع تا امروز 10 بازیکن با خصوصیاتی تقریبا یکسان را در ترکیب خود قرار داده است. بیشک بخشی از بازیکنان گروه اول باید در ترکیب اصلی قرار بگیرند و بخشی از بازیکنان گروه دوم نیز پشت سر آنها به ترکیب ورود کنند اما چگونه؟ آیا علیرضا منصوریان برنامهریزی مطلوبی برای بازی گرفتن از این حجم انبوه بازیکنان هجومی کرده است؟
منصوریان در نفت تهران که بود غالبا سیستم بازی تیمش را بر اساس دفاع ضد حمله استوار میکرد. در حقیقت او بنای کار را به بستن منفذهای دفاعی روی حریف و سپس حمله به دروازه را در دستورکار قرار میداد. موید این ادعا روشی بود که او در بازی با پرسپولیس به کار گرفت و در نهایت به موفقیت هم رسید و توانست پرسپولیس را از سد راه بردارد.
با توجه به پیشینه تاکتیکی منصوریان که گرایش بسیاری به بازی دفاع و بعد حمله دارد و خود بارها نیز در حرفهایش به بازی اتلتیکویی اشاره کرده این پرسش مطرح است که سرمربی استقلال آیا میتواند توازن را در بازی دادن به 10 بازیکن هجومیاش برقرار کند؟
آنچه میبینیم استقلال بیش از آنکه به پستهای دیگر تکیه داشته باشد، بیشتر تمام هوش و حواس خود را معطوف به خط حمله کرده است. در واقع استقلال در پستهایی همچون دروازهبانی، دفاع وسط، دفاع راست و حتی دفاع چپ گزینههای آنچنانی در اختیار ندارد اما در پستهای هجومی سرشار از بازیکنانی است که هریک برای بازی در ترکیب استقلال مدعیاند.
سلیقه منصوریان البته از دو جهت قابل تامل است. اینکه اگر بخواهیم مثبت به ماجرا نگاه کنیم در لیگ شانزدهم رقابت شدید میان مردان هجومی استقلال منجر به افزایش آمارگلزنی آبی پوشان و احتمالا کسب نتیجه خواهد شد.
رویکرد منفی ماجرا هم از این منظر قابل بررسی است که این بازیکنان نتوانند رقابت مسالمتآمیزی در کنار هم داشته باشند و هر یک به دلیل انتظاری که برای ورود به ترکیب اصلی دارد، سرمربی استقلال را در تنگنای تصمیمگیری قرار دهد.
تجربه ثابت کرده که تعدد بازیکنان در یک پست به طور قطع مسالهساز خواهد شد و این موضوع را حتی در تیمهای بزرگ و دارای مدیریت قوی نیز شاهد بودیم. درباره استقلال نیز همین نگرانیها وجود دارد و شاید اگر قدری در جذب بازیکنان هجومی تعادل به خرج داده میشد شاید این نگرانیهای پیش از فصل نیز از بین میرفت.
به هر شکل نباید از تجربه منصوریان نیز غافل بود. او دیگر مربی خام و نابلد پاس همدان نیست. منصوریان رشد کرده و در سالهای اخیر به یک مربی صاحب سبک و قابل اعتماد در فوتبال ایران بدل شده است.
گرچه علی منصور سابقه مربیگری در تیمهای پرهواداری همچون استقلال را در کارنامه ندارد اما در حال حاضر میتوان به آینده او مثبت نگریست.
به این اسامی توجه کنید: «سجاد شهباززاده، کاوه رضایی، جابر انصاری، علی قربانی، آرش افشین» به این اسامی هم توجه کنید: «بهنام برزای، یعقوب کریمی، محسن کریمی، بختیار رحمانی و خسروحیدری.»
گروه اول جزو بازیکنانی محسوب میشوند که اصولا باید در پیکان خط حمله قرار بگیرند. یعنی نقطهای که توپها به آنجا ختم میشود. گروه دوم نیز معمولا پشت سر این بازیکنان مستقر میشوند. هافبک-مهاجمانی که خود شم بالایی در گلزنی دارند.
استقلال در مجموع تا امروز 10 بازیکن با خصوصیاتی تقریبا یکسان را در ترکیب خود قرار داده است. بیشک بخشی از بازیکنان گروه اول باید در ترکیب اصلی قرار بگیرند و بخشی از بازیکنان گروه دوم نیز پشت سر آنها به ترکیب ورود کنند اما چگونه؟ آیا علیرضا منصوریان برنامهریزی مطلوبی برای بازی گرفتن از این حجم انبوه بازیکنان هجومی کرده است؟
منصوریان در نفت تهران که بود غالبا سیستم بازی تیمش را بر اساس دفاع ضد حمله استوار میکرد. در حقیقت او بنای کار را به بستن منفذهای دفاعی روی حریف و سپس حمله به دروازه را در دستورکار قرار میداد. موید این ادعا روشی بود که او در بازی با پرسپولیس به کار گرفت و در نهایت به موفقیت هم رسید و توانست پرسپولیس را از سد راه بردارد.
با توجه به پیشینه تاکتیکی منصوریان که گرایش بسیاری به بازی دفاع و بعد حمله دارد و خود بارها نیز در حرفهایش به بازی اتلتیکویی اشاره کرده این پرسش مطرح است که سرمربی استقلال آیا میتواند توازن را در بازی دادن به 10 بازیکن هجومیاش برقرار کند؟
آنچه میبینیم استقلال بیش از آنکه به پستهای دیگر تکیه داشته باشد، بیشتر تمام هوش و حواس خود را معطوف به خط حمله کرده است. در واقع استقلال در پستهایی همچون دروازهبانی، دفاع وسط، دفاع راست و حتی دفاع چپ گزینههای آنچنانی در اختیار ندارد اما در پستهای هجومی سرشار از بازیکنانی است که هریک برای بازی در ترکیب استقلال مدعیاند.
سلیقه منصوریان البته از دو جهت قابل تامل است. اینکه اگر بخواهیم مثبت به ماجرا نگاه کنیم در لیگ شانزدهم رقابت شدید میان مردان هجومی استقلال منجر به افزایش آمارگلزنی آبی پوشان و احتمالا کسب نتیجه خواهد شد.
رویکرد منفی ماجرا هم از این منظر قابل بررسی است که این بازیکنان نتوانند رقابت مسالمتآمیزی در کنار هم داشته باشند و هر یک به دلیل انتظاری که برای ورود به ترکیب اصلی دارد، سرمربی استقلال را در تنگنای تصمیمگیری قرار دهد.
تجربه ثابت کرده که تعدد بازیکنان در یک پست به طور قطع مسالهساز خواهد شد و این موضوع را حتی در تیمهای بزرگ و دارای مدیریت قوی نیز شاهد بودیم. درباره استقلال نیز همین نگرانیها وجود دارد و شاید اگر قدری در جذب بازیکنان هجومی تعادل به خرج داده میشد شاید این نگرانیهای پیش از فصل نیز از بین میرفت.
به هر شکل نباید از تجربه منصوریان نیز غافل بود. او دیگر مربی خام و نابلد پاس همدان نیست. منصوریان رشد کرده و در سالهای اخیر به یک مربی صاحب سبک و قابل اعتماد در فوتبال ایران بدل شده است.
گرچه علی منصور سابقه مربیگری در تیمهای پرهواداری همچون استقلال را در کارنامه ندارد اما در حال حاضر میتوان به آینده او مثبت نگریست.